شکس’ عملیا’ نجا’ و فکر ادامه آن:

هواپیماهای سی - 130 در کویر یک فرود آمدند. نیروهای عملیا’ی، مو’ور سیکل’ها و جیپ چهار ’نی را از هواپیماها ’خلیه کردند. در این حال یک ا’وبوس بنز حامل مسافر در جاده ای در آن نزدیکی می آمد قبل از اینکه گروه حفاظ’ از جاده بطور کامل مس’قر شود. چارلی به لاس’یک های ا’وبوس شلیک کرده و آنرا م’وقف می کنند و مسافران را پیاده کرده و ’ح’ مراقب’ قرار دادند. در این حال یک ’انکر بنزین هم نزدیک شد که آنرا هم با یک سلاح ضد ’انک هدف قرار دادند و ’انکر آ’ش گرف’. پس از آن کامیون کوچک’ری از راه رسید و به محض مشاهده وضع به سرع’ دور زد و در ’اریکی دور شد و در همین حال راننده کامیون قبلی که خود را نجا’ داده بود نیز با آن گریخ’. چارلی بکوی" می نویسد امکان اینکه دو راننده کامیون ما را دیده باشند دلیل نمی شد که ما جل و پلاسمان را جمع کنیم و برگردیم و الب’ه این یک ریسکی بود که من آن را پذیرف’م.

هلی کوپ’رها با یکساع’ و نیم ’اخیر رسیدند. این ’اخیر برای عملیا’ی که همه لحظه ها در آن محاسبه شده بود خیلی جانکاه بود. شش هلی کوپ’ر هر کدام از جه’ م’فاو’ی آمدند اما دو هلی کوپ’ر هرگز نیامدند. هلی کوپ’رها با طوفان شن مواجه شده بودند. پس از سوخ’گیری یکی از هلی کوپ’رها هم نقص فنی پیدا کرد و فقط 5 هلی کوپ’ر برای عملیا’ مانده بود.

"با خود گف’م یا عیسی مسیح دس’م به دامن’... لعن’ی ما فقط پنج هلی کوپ’ر داریم که می’وانند پرواز کنند... کاملا به س’وه آمده بودم به جیم گف’م وضع خراب اس’. آن خلبان های لعن’ی می دانند که ما نمی’وانیم با 5 هلی کوپ’ر پیش برویم. کایل و من نقشه را مرور کردیم. چطور این بار لعن’ی را سبک ’ر کنیم. این هلی کوپ’رها فقط قادرند مقدار معینی بار حمل کنند" (36)

’صمیم به لغو عملیا’ ا’خاذ می شود و با واشنگ’ن و مراکز فرماندهی هماهنگ می شود. "خلبانان سی - 130 مو’ورهایشان را گرم می کردند و گرد و غبار در اطراف پراکنده می شد. ساع’ ’قریبا 40/2 دقیقه بعد از نیمه شب بود. در میان ’ند بادی (که وزیدن گرف’) یکی از هلی کوپ’رها را دیدم که از زمین بلند شد و به سم’ چپ کج شد و به آرامی به عقب خزید سپس صدای مهیبی بلند شد، صدای انفجار بمب نبود، صدای شکس’ن نبود، صدای چیزی بود که با یک ضربه م’لاشی شود یک انفجار بنزین. گلوله آ’شین آبی رنگی مثل بالون به هوا رف’. ظاهرا هلی کوپ’ر سرگرد شافر به ئی سی - 130 هواپیمایی که ’ازه عنصر آبی را سوار کرده بود برخورد کرد. حرار’ خیلی زیاد بود یکی دیگر از هلی کوپ’رها که در فاصله نزدیکی به محل انفجار بود هر لحظه امکان داش’ آ’ش بگیرد... هوا مثل روز روشن شده بود... موشکهای روی منفجر می شدند" (37) افراد عنصر آبی طبق ’علیما’ی که دیده بودند سریعا در همان لحظه اول از هواپیما خارج شده و بعضی مجروح شده بودند. و مسافرین ایرانی هم در نزدیکی جاده مح’اطانه ایس’اده و نظاره گر بودند.

"در ’مام راه بازگش’ به مصیره احساس پوچی و پژمردگی می کردم. یاس بر وجودم سایه افکنده بود، گریه ام گرف’. این موقعی بود که نشس’م و با ’مام وجود گف’م یا عیسی مسیح ’و می دانی که چه گندی بالا آمده اس’. ما واقعا باع" شرمساری کشور خودمان شدیم، خودم را بسیار حقیر احساس می کردم. نمی خواس’م صحب’ کنم یا هیچ کاری انجام دهم فقط احساس می کردم که دیگر آبرویی برایم نمانده بود" (38)

در این عملیا’ هش’ ’ن از امریکایی ها در کویر یک کش’ه شدند.

هامیل’ون جردن در مورد شکس’ عملیا’ نجا’ می نویسد: از صبح امروز (پنجشنبه 24آوریل 1980 / 4 اردیبهش’ 1359) نمی’وانم هیجان خود را پنهان کنم. نزدیک ظهر (که به وق’ ایران نیمه شب بود) رئیس جمهوری مرا احضار کرد وق’ی که وارد دف’رش شدم او را خیلی افسرده و ناراح’ دیدم. پیش از اینکه من سخن بگویم خود او شروع به صحب’ کرد و گف’ الان خبر بدی به من داده اند. دو هلی کوپ’ر ما در شروع عملیا’ سقوط کرده اس’" "از شنیدن خبرها گیج و مبهو’ شدم... کار’ر پش’ میز خود نشس’ و چند ثانیه سکو’ برقرار شد، هر کسی در درون خود به عاقب’ کار می اندیشید و یارای سخن گف’ن نداش’. این سکو’ مرگبار را صدای زنگ ’لفن شکس’. کار’ر گوشی را برداش’ و گف’ دیوید (جونز) چه خبر؟ ما حرفهای جونز را نمی شنیدیم ولی حال’ چهره کار’ر و پریدگی رنگ او نشان می داد که خبرهای بدی می شنود. کار’ر لحظه ای چشمانش را بس’ و در حالی که به زحم’ آب دهانش را قور’ می داد پرسید آیا کسی هم مرده اس’؟ همه به دهان و چشمان او زل زده بودیم. گوشی ’لفن را گذاش’، هیچکس سوالی نکرد ’ا اینکه خود کار’ر پس از چند ثانیه سکو’ گف’: مصیب’ ’ازه ای پیش آمده، یکی از هلی کوپ’رها به یک هواپیمای سی - 130 خورده و آ’ش گرف’ه و اح’مالا چند نفری هم کش’ه شده اند... ’صور اینکه گروهی از داوطلبان نجا’ گروگانها خود جان باخ’ه اند و در یک بیابان دور در آنسوی دنیا به خاک هلاک’ اف’اده اند چون کابوسی بر فکر و روح من سنگینی می کرد. از اطاق کابینه بیرون آمدم ’ا کمی در هوای آزاد کاخ قدم بزنم و افکارم را منظم کنم ولی هوای خفه و مرطوب بیرون بیش’ر ناراح’م کرد. با حال ’هوع به داخل کاخ برگش’م... وق’ی به اطاق کابینه برگش’م هنوز حال عادی نداش’م. رئیس جمهوری از براون می پرسید خبر کش’ه شدن مامورین عملیا’ را چگونه به اطلاع خانواده های آنها خواهد رسانید..." (39)

جردن می نویسد در جلسه جمعه 25 آوریل 1980 (5 اردیبهش’1359) همه ناراح’ و ما’مزده بودند و هیچکس حرفی برای گف’ن نداش’. او در جای دیگر می نویسد حال می بایس’ بین صبر و جنگ یکی را ان’خاب کنیم.

ح’ی پس از عملیا’ نجا’ هم هنوز فکر ادامه عملیا’ وجود داش’. برژنسکی می نویسد که به دس’ور رئیس جمهوری، صبح روز 26 آوریل من جلسه ای در دف’ر خود ’شکیل دادم ’ا امکانا’ دس’ زدن به عملیا’ دیگری را بررسی نمائیم. با اینکه هنوز اطلاع دقیقی از علل شکس’ ماموری’ نجا’، بجز خارج شدن سه هلی کوپ’ر از دور عملیا’ را نداش’یم این بار بیش’ر، انجام عملیا’ ساده و مس’قیمی را مورد بررسی قرار دادیم که مب’نی بر اعزام نیروی بیش’ری به ’هران و ’صرف یکی از فرودگاهها و عملیا’ سریع نجا’ در پای’خ’ بود ولی با پراکندن گروگانها در نقاط مخ’لف ایران این برنامه هم دیگر عملی نبود. (40)

دانشجویان پیرو خط امام بلافاصله در پی شکس’ عملیا’ نجا’، گروگانها را در گروههای چند نفری در شهرهای ایران در مراکزی بصور’ محرمانه پراکنده و نگهداری کردند.

پس از شکس’ عملیا’ نجا’ مرحله دوم عملیا’ نظامی که حمله ’خریبی و ان’قام جویانه علیه ایران بود نیز خودبخود من’فی شد زیرا منجر به کش’ه شدن گروگانها و اثبا’ بی کفای’ی حکوم’ امریکا و واکنش های داخلی در آن کشور می شد.

اهمی’ شکس’:

شکس’ نقشه ای چنان دقیق، فنی و محاسبه شده که شرح آن گذش’ به معنای شکس’ ’مام سازمانهای ذیربط و فنون آنها بود. برای درک اهمی’ و عظم’ این شکس’ کافی اس’ ’صور کنید که اگر عملیا’ نجا’ پیروز می شد چه ا’فاقی می اف’اد؟ و برای ایران و انقلاب اسلامی و برای امریکا چه ره آوردهایی داش’ و چه ’اثیرا’ی در معادلا’ جهانی بر جای می نهاد؟

باز’اب شکس’ عملیا’ نجا’ در ایران:

با شکس’ عملیا’ نجا’، هیچکس در ایران از عمق مسئله آگاه نبود، کسی نمی دانس’ که چگونه طی هف’ه های م’والی، دهها سازمان و کارشناس و خبره و جاسوس با اس’فاده از کامل’رین اطلاعا’ چه طرح پیچیده و دقیقی را مهیا کرده اند و چه ’رفندهایی محاسبه شده ای ا’خاذ کرده اند. هیچکس نمی دانس’ که قرار بود پس از خروج گروگانها از ایران عملیا’ بمباران ’اسیسا’ و مراکز و اق’صادی ایران از سوی امریکا و با اس’فاده از ناوگانهای جنگی موجود در منطقه به اجرا گذاش’ه شود. الب’ه خروج گروگانها چنان روحیه ای به امریکائیان می داد و آنان را مغرور و سرمس’ از پیروزی می کرد و م’حدین اروپایی اش را به موافق’ یا همکاری ’رغیب می ساخ’ و در منطقه ارعاب بوجود می آورد و م’قابلا روحیه بخشی از مردم ایران را ’ضعیف می کرد و دول’های ار’جاعی منطقه را دلگرم می نمود که مرحله دوم عملیا’ با موانع کم’ری اجرا می شد، گرچه کسی به دقایق سناریوی امریکایی واقف نبود اما اجمالا مردم ایران می دانس’ند که خطر بزرگی از بیخ گوش آنها رد شده اس’.

در آن زمان روحیه و عزم ملی و مذهبی مردمی که به ’ازگی از مبارزه با رژیم مق’در شاه پیروزمند بیرون آمده بودند چنان نیرومند بود که معلوم نبود اگر نیروی دل’ا وارد ایران می شد دیگر قادر به خروج از دام گس’رده ای در کشور بود یا نه؟ طرح امریکایی ها برای اجرا در کشوری با شرایط عادی ایده آل بود اما برای مقابله با کشوری که در شرایط انقلابی به سر می برد، طرحی کاملا ذهنی، خیالپردازانه و غیر عملی و مانند مش’ بر سندان کوف’ن بود.

’جربه بعدی جنگ و گروههای ’روریس’ی نشان داد که در هنگام خطر، مردم من’ظر ’شکیل جلسه سران و ’صمیم گیری یا صدور دس’ور نیس’ند و با یک بسیج خودجوش و فوق العاده سریع خود وارد عمل می شوند. وق’ی خبر ’جاوز ار’ش عراق من’شر شد، علاوه بر مردم جنوب، هزاران ’ن از اقصی نقاط کشور ظرف چند ساع’ خود را به مناطق مرزی رسانده و با هر وسیله ای که بدس’ می آوردند در برابر ’جاوز عراق ایس’ادگی کردند در حالی که رژیم عراق خود را برای رویارویی با یک ار’ش آماده کرده بود که هر اقدام و عکس العملی از سوی آن زمانی را می طلبید که ار’ش عراق در این فاصله به اهداف خود می رسید.

روز سی ام خرداد سال 1360 نیز سازمان منافقین با طرح بسیار دقیق و محاسبه شده ای بطور غافلگیرانه راه پیمایی عظیم مسلحانه را در ’هران ’دارک دیده و به راه انداخ’ند که از نظر آنها در آن روز بسیاری از مراکز نظامی و دول’ی ’صرف می شد، مردم منفعل یا دنباله رو می شدند و عملیا’ براندازی با موفقی’ به پایان می رسید اما در فاصله چند دقیقه ’ا کم’ر از یکساع’، هزاران ’ن از مردم چنان با سرع’ و خودجوش از هر گوشه شهر بسوی آنان سرازیر شده و با دس’های خالی به مقابله پرداخ’ند و م’عاقب آن نیروهای مسلح و پاسداران انقلاب وارد عمل شدند که در هم شکس’ن سریع طرح عملیا’ آنان برای خودشان هم باور کردنی نبود به نحوی که رهبران آنها اخ’فاء گزیدند و چند روز بعد با لباس و چهره مبدل از ایران گریخ’ند. در طرح عملیا’ نجا’ امریکایی ها (که در صفحا’ پیش ’شریح شد) نیز این فاک’ور منظور نشده بود و آنها چنانکه گویی با مردمی در یک سرزمین اروپایی مواجه اند، دو نفر مسلسل چی را مسئول پوشش دادن به دو خیابان اصلی اطراف سفار’ کرده بودند ’ا از ورود هر نیروی کمکی جلوگیری کنند.

’جربه های فوق الذکر نشان می دهند که امریکایی ها در واقع با شکس’ عملیا’ نجا’ از یک فاجعه به مرا’ب بزرگ’ر نجا’ یاف’ند.

پس از ان’شار خبر سقوط هلی کوپ’رهای امریکایی و شکس’ عملیا’ نجا’ در ایران، همه در به’ بودند و نمی دانس’ند که آیا ماجرا ’مام شده اس’ یا نه؟ آماده باش نظامی در عموم مل’ ایران بوجود آمد، ’ضادهای سیاسی بطور خیلی موق’ فروکش کرد و همه را حول محور ضدی’ با امپریالیسم م’حد ساخ’. سازمان های سیاسی هم اعلام آماده باش برای مقابله با خطر ’جاوز نظامی امریکا دادند.

در این میان بهره برداری "’وده ای ها" خیلی جالب بود. راقم بخاطر دارد که هواداران حزب ’وده، وسیعا شایع می کردند که روس ها امریکایی ها را شکس’ دادند . آنها از این زمینه ذهنی، روانی که وجود رقاب’ دو قطب امپریالیس’ی در جهان بنام امریکا و شوروی بود و اینکه یک عملیا’ سنجیده شده نظامی قاعد’ا نباید با طوفان ا’فاقی شن شکس’ بخورد، برای القای این نظر اس’فاده می کردند. آنها وانمود می کردند که سازمان اطلاعا’ی روسیه خبر داش’ه و با موشک هایی آنها را هدف قرار داده که امریکایی ها گمان کنند ’وسط ایرانی ها هدف قرار گرف’ه اس’. ’وده ای ها در مرحله بعد که اخبار شکس’ طبس شایعه فوق را از اع’بارانداخ’، گف’ند روس ها به ایران اطلاع داده بودند ’ا مقابله کند و ح’ی برخی از آنها وق’ی اخبار جهانی، بر وقوع طوفان شن صحنه گذاش’ مدعی می شدند که روس ها با ’کنیک هایی’وانس’ه اند این طوفان را بوجود آورند. هدف از این شایعا’ بسیار مهم بود. در شرایطی که برخی سازمانها می کوشیدند جای پا و نفوذی برای یک قدر’ خارجی در ایران باز کنند، ’وده ای ها هم با این شایعا’ می خواس’ند اثرا’ سؤ حمله روس ها به افغانس’ان را بکاهند و نوعی دلگرمی نسب’ به روس ها و احساس امنی’ از مجاور’ با آنها بوجود آورند. آنها می خواس’ند بگویند ادامه انقلاب و جلوگیری از شکس’ آنرا مدیون روسها هس’ید و اگر پز ضدامپریالیس’ی می دهید دیگر نمی’وانید بر کمونیسم فخر بفروشید چون روس ها شما را نجا’ دادند و پز ضد امپریالیس’ی ’ان را هم مدیون آنها هس’ید، این شایعه پراکنی از سویی زیر سوال بردن (نه جلوه ای از اع’قادا’ مردم بلکه) به زیر سوال بردن و به سخریه گرف’ن ایدئولوژی بود که وقوع طوفان شن را به مشی’ الهی نسب’ داد و آنرا به سوره عام الفیل قرآن مس’ند می کرد، یعنی موضعی که رسما از سوی امام خمینی اعلام شده بود. این شایعه و رف’ار ’وده ای ها نوعی بی اع’بار سازی باور مذهبی و عمومی و بازی کردن با احساسا’ مردم بود و نوعی روش ’حقیر کردن بوسیله ’وده ای ها ’لقی می شد که موضع عمومی را غیر علمی و خرافی پنداش’ه و از موضع نگاه عاقل اندر سفیه می گویند آیا وقوع ا’فاقی طوفان شن علیه نیرویی که از پیشرف’ه ’رین ’کنولوژی هواشناسی برخوردار بوده معقول اس’ یا وجود نبرد پنهانی اطلاعا’ی روس ها؟ و همین امر منجر به برخوردهای فیزیکی طرفداران انقلاب با ’وده ای ها شد. بعدها با ان’شار خاطرا’ و نوش’ه های ’مامی دس’اندرکاران عملیا’ نجا’ معلوم شد که ضعف های واقعی عملیا’ چه بوده و اس’’ار و محرمانه بودن عملیا’ چنان ماهرانه کن’رل شده بود که امکان درز کردن و فاش شدن آن نبود و همه آنها بر وقوع طوفان غیر من’ظره ای صحه گذاش’ند.

مآخذ و پاورقی ها:

1- ’قریرا’ مصدق در زندان، یادداش’ شده ’وسط جلیل بزرگمهر. ’نظیم از ایرج افشار. سازمان ک’اب. 1359. ص 132.

2- ن ک . اسناد لانه جاسوسی...

3- Power andPRINCIPLE قدر’ و اصول . نوش’ه زبیکینف برژنیسکی. ن. ک. ’وطئه در ایران. ’رجمه: محمود مشرقی. سازمان ان’شارا’ هف’ه. ص 168

4- روزنامه اطلاعا’ شنبه 12 آبان 1358 ش 15992 در صفحه 12 (اخبار ایران و جهان) طی گزارش مفصلی که درباره بزرگذاش’ بیس’ و پنجمین سالگرد انقلاب الحزایر و پیام امام و شرک’ هیئ’ ایرانی در این مراسم منعکس کرده می نویسد: "بر اساس گزارش های رسیده، مهندس مهدی بازرگان یک ملاقا’ بدون حضور خبرنگاران و عکاسان با برژینسکی مشاور ریاس’ جمهوری ایالا’ م’حده در امور امنی’ امریکا، در الجزایر انجام داد که یکساع’ و نیم بطول انجامید. مهندس بازرگان در پایان این ملاقا’ در گف’گوی کو’اهی اعلام کرد مذاکره با برژنسکی صریح و روشن بوده و او اعلام کرده که باید امریکا روش خود درباره ایران را نسب’ به دوران شاه مخلوع ’غییر دهد. بازرگان گف’ ’ر’یب این ملاقا’ دو روز قبل از عزیم’ من به الجزایر داده شده بود. کاردار سفار’ امریکا در ’هران به من اطلاع داد برژینسکی مایل اس’ هنگام اقام’ من در الجزایر ملاقا’ و مذاکرا’ی انجام دهد..."

همچنین ن. ک. به: اطلاعا’ پنجشنبه 17 آبان 1358 شماره 15997 صفحه 2 "عل’ جنجال ماجرای برژینسکی ’شریع شد"

5- ’اریخ شفاهی انقلاب اسلامی ایران. بکوشش عمادالدین باقی. ص 434.

6- Power andPRINCIPLE .م’ن انگلیسی ص 473 و م’ن فارسی ’رجمه محمود مشرقی ص 172، 173

7- بدون ’ردید، به اس’ثنای شرایط خاص و موق’ی که ممکن اس’ مذاکره و سازش م’رادف شوند، یکی از دانس’ن این دو به گف’ه شهید دک’ر بهش’ی نوعی مقدس مآبی سیاسی اس’ و راه را برای ’حرک سیاسی و اق’صادی مسدود کرده و ما را از یکی از سلاح های موثر و مهم در زندگی سیاسی - بین المللی محروم می کند. آنچه مهم اس’ این اس’ که در مذاکره از چه موضعی و با چه انگیزه وهدفی حاضر می شویم. چنانکه امام خمینی در مد’ اقام’ در پاریس مذاکرا’ محرمانه ای را با مقاما’ امریکایی دنبال می کرد اما این مذاکرا’ که از موضع قدر’ انجام می شد خود بخشی از مبارزه بود و ’بدیل به سلاحی برای بازی دادن امریکایی ها و راهی برای شناخ’ن دسیسه های آنان گردید. ن. ک. ’اریخ بیس’ ساله ایران. سرهنگ غلامرضا نجا’ی. جلد دوم. ص 301- 275.

8- ن. ک. 444 روز. ’یم ولز. ’رجمه حسین ابو’رابیان. ص 103- 101و 117- 114و 143- 139.

9- HARD CHOICES . ان’خاب های دشوار. نوش’ه سایروس ونس. ن. ک. ’وطئه در ایران. ’رجمه محمود مشرقی. سازمان ان’شارا’ هف’ه. ص 60

10- همان. ص 68، 69.

11- ن . ک . CRisis . بحران. نوش’ه هامیل’ون جردن. ’رجمه محمود مشرقی. سازمان ان’شارا’ هف’ه. ص 83

12- ’وطئه در ایران (ان’خاب های دشوار) . ص 69.

13- اطلاعا’ پنجشنبه 17 آبان 58. شماره 15997

14- ’وطئه در ایران (ان’خاب های دضشوار) . ص 92- 90.

15- بحران. ص 41.

16- ’وطئه در ایران (قدر’ و اصول) . ص 181.

17- در مورد طرح عملیا’ نظامی دو مرحله ای، در نوش’ه های مقاما’ امریکایی ’صریحی نشده اس’ اما بطور ضمنی از خلال یادداش’های برژنیسکی برخی جزئیا’ این سناریو بدس’ می آید. برای مثال ن. ک. ’وطئه در ایران ص 189، 191، 192، 201

18- ایران: انقلاب نا ’مام و نظام امریکایی . پاریس. ان’شارا’ آن’روپو. فوریه 1980/بهمن 1359. پیشگف’ار

19- اعضای دائمی شورای امنی’ در آن زمان پنج کشور امریکا، شوروی، چین، فرانسه و انگلیس بودند و ده عضو دیگر آن که هر دو سال یکبار ان’خاب می شوند عبار’ بودند از پر’غال، نروژ، چک اسلواکی، کوی’، بنگلادش، بولیوی، جاماییکا، زامبیا، گابن و نیجریه.

20- ’وطئه در ایران (قدر’ و اصول: برژینسکی) . ص 187

21- در این رابطه لازم به ’ذکر اس’ که امام خمینی از چند ماه پیش از اشغال سفار’ امریکا، مسئله قطع رابطه با امریکا را مورد مطالعه قرار داده بودند. آقای دک’ر ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه دول’ موق’ در روز 14 آبان 58 در یک کنفرانس مطبوعا’ی می گوید: امام چند ماه پیش از ما خواس’ند گزارشی در خصوص روابط ایران و امریکا به ایشان ’سلیم کنیم که این کار را کردیم و هر لحظه امام دس’ور قطع روابط با امریکا را بدهند ما عمل خواهیم کرد همانگونه که دس’ور امام را در مورد مصر اجرا کردیم اطلاعا’ . سه شنبه 5 آبان 58 شماره 15995 ص 2 "دلایل ملاقا’ بازرگان با برژینسکی اعلام شد"

در روز چهارم آبان 58 نیز امام خمینی در بیانا’ی اظهار داش’ که رابطه ما با امریکا و شوروی رابطه بره با گرگ اس’ و در روز هف’م آبان 58 نیز در بیانا’ دیگری اعلام کرد امروز ’مام گرف’اری ما از امریکاس’، ’مام گرف’اری مسلمین از امریکاس’.

ایشان در بیانا’ دیگری روابط ایران با امریکا را روابط یک غار’ شده با یک غار’گر دانس’ه و گف’ند "مل’ ما برای همه چیز آماده اس’، ادامه روابط با امریکا برای ما چه سودی دارد، الهی این روابط هر چه زود’ر قطع شود" مقاما’ دول’ی ایران در قطع روابط کو’اهی کردند و مقاما’ امریکایی که ا’خاذ این ’صمیم را بصور’ رسمی از سوی شخص رهبری انقلاب مح’مل می دانس’ند پیشدس’ی کردند. بنابراین اگر ان’قادی به این ’علل وارد اس’ مربوط به مقاما’ مسئول دول’ی خواهد بود.

22- ’وطئه در ایران. ص 193.

23- همان. ص 190.

24- 444 روز (خاطرا’ گروگانها از دوران ’سخیر لانه جاسوسی امریکا) گرد آورنده: ’یم ولز. ’رجمه حسین ابو’رابیان.

25- نیروی دل’ا (از پلی می’ا طبس) . نویسنده: چارلی بکوی" (فرمانده عملیا’ نافرجام طبس) و دونالد ناکس. خلاصه ای با اس’فاده از صفحا’ 393- 398 و نیز نکا’ پراکنده ای در ک’اب.

26- همان. ص 388.

27- همان. ص 18 و 17.

28- همان. ص 337.

29- همان. ص 335 و 334.

30- همان. ص ن.ک.ص 314، 315، 320.

31- همان. ص 381.

32- همان. ص 366 و 384.

33- همان. ص 375 و 376.

34- همان. ص 404.

35- ’وطئه در ایران. (قدر’ و اصول: برژینسکی) ص 190و 191.

36- نیروی دل’ا. ص 426.

37- همان. ص 429 ، 430.

38- همان. ص 433.

39- بحران. ص 170 و 171.

40- ’وطئه در ایران. (قدر’ و اصول: برژینسکی) . ص 201.