برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
عکس های زیبا مفهومی می توانند به دل هر بیننده ای بنشینند. در این بخش آثاری زیبا از هنرمندان کاریکاتوریست جمع آوری کرده ایم که همگی قصد دارند مفهومی را به شما انتقال دهند.
حجاب و چادر میتواند هم حق بشری باشد و هم حق الهی . یعنی اگر کسی خواست از آن حق بهره ببرد و به این پایه از رشد و عقل رسید که پوشش را مصونیت دانست، نه محدودیت، شرافت دانست، نه پستی و غیره از حق خود که همان استفاده از چادر است، به خوبی بهره میبرد نیازی به امر و نهی ندارد، بلکه حجاب را سرمایه خود میداند و از آن دفاع میکند. ولی اگر کسی به این پایه نرسیده است، شرع به عنوان دوستار و خیرخواه او، او را به داشتن حجاب وا میدارد. مثال روشن و فقهی مورد پذیرش همگان، مسأله حقالحضانة است که به باور مشهور نگهداری کودکان، تا دو سالگی بر عهده مادر است و پس از دو سال حق نگهداری دختر تا هفت سال با مادر و آن گاه با پدر است و حق نگهداری پسر، پس از دو سال، مطلقا، با پدر است.
از روح المعانی نیز دو قول به دست میآید: ۱. قول ابن عباس، یعنی زنان همکیش. ۲. زنان خویشاوند و وابستگان و پیوستههای به آنان: و فی البحر: دخل فی (نسائهنّ) الامهات و الاخوات و سایر القربات و من یتصل بهن من المتصرفات لهن و القائمات بخدمتهنّ؛
[۹]
مادران، خواهران و دیگر خویشاوندان و زنانی که برای آنان کار میکنند و به خدمت آنان و خدمتگزار آنان هستند، داخل در نسائهن اند.»
۳.۴ - سومین مرحله
«یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک ونساء المؤمنین یدنین علیهنّ من جلابیبهن، ذلک ادنی ان یعرفن فلایؤذین وکان اللّه غفوراً رحیماً؛[۱۰]
ای پیامبر! به همسران و دختران خود و زنان مؤمن بگو: چادرهای خود را بر دوش گیرند. این نزدیکتر است، برای اینکه شناخته و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند و خدا آمرزنده مهربان است.» تاکنون روشن شد که همسران پیامبر میباید خود را در پَسِ پرده نگه دارند و تنها با خویشان نسبی و زنان مؤمن و بردگان میتوانند بدون پرده رو بهرو شوند. از دیگر سو، این وظیفه، شرافت ویژهای نیز بود که شامل زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) شده بود، همانگونه که پیش از این نیز شرافتها و وظیفههای دیگری نیز پیدا کرده بودند، از جمله: ام المؤمنین: (وازواجه امهاتهم)[۱۱]
کنار هم گذاردن آیات حجاب و درنگ بر روی آنها و توجه به آغاز و پایان نشانههای پیوسته و ناپیوسته هر یک از آیات، بسیار روشنگر خواهد بود و رهگشا، که در ضمن بحث، به این نکته اشاره خواهد شد. نکته شایان توجه این که، در کنار هم و به ترتیب نزول آوردن آیات و دقت و درنگ روی آنها، نشان خواهد داد که حکم حجاب، یکباره اعلام نشده، بلکه كمكم و با گذشت زمان و آماده شدن زمینه و غیره بر قلب مبارک پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نازل شده است.
۲ - مراحل نزول آیه حجاب
ابتدا، در روزهای پایانی سال پنجم هجری، در جریان ولیمه ازدواج پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) با زینب بنت جحش (همسر طلاق داده شده زید بن حارثه) آیه حجاب همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بر آن حضرت نازل شد. همه مردان برابر دستور این آیه شریفه میبایست از پس پرده با همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) سخن بگویند. در مرحله دوم، خویشاوندان نسبی از دایره این حکم بیرون شدند و آنان اجازه یافتند با همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بیآن که پردهای در بین باشد، سخن بگویند. در مرحله سوم، جلباب ( چادر ) به عنوان حقی برای همسران و دختران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و زنان مؤمن قرار داده شد. در مرحله چهارم، آیات سوره نور احکام حجاب بانوان را روشن ساخت. در مرحله پنجم، اجازه گرفتن برای ورود به محل استراحت بانوان محرم، مطرح شد:
پاسخ این سؤال را مى توان از آیات 29 ـ 33 سوره «مرسلات» به دست آورد، خداى متعال مى فرماید: (رهسپار شوید به سوى سایه اى از دودهاى خفه کننده آتش که داراى سه شعبه است!)؛ «انْطَلِقُوا إِلى ظِلّ ذِی ثَلاثِ شُعَب». شاخه اى از بالاسر، و شاخه اى از طرف راست، و شاخه اى از طرف چپ، و به این ترتیب از هر طرف این دود غلیظ مرگبار آنها را احاطه مى کند و در کام خود فرو مى برد. (اما سایه اى که آرام بخش نیست و هرگز دوزخیان را از شعله هاى آتش جلوگیرى نمى کند)؛ «لا ظَلِیل وَ لا یُغْنِی مِنَ اللَّهَبِ». چه این که خود بر خاسته از آتش است.
پاسخ این سؤال در آیه 45 سوره «شورى» آمده، مى فرماید:(در آن روز، آنها را مى بینى که بر آتش عرضه مى شوند، در حالى که از شدت مذلت خاشعند و زیر چشمى و مخفیانه به آن نگاه مى کنند)؛ «وَ تَراهُمْ یُعْرَضُونَ عَلَیْها خاشِعِینَ مِنَ الذُّلِّ یَنْظُرُونَ مِنْ طَرْف خَفِیّ». حالت وحشت و اضطراب شدیدى بر تمام وجودشان حاکم است و ذلت و تسلیم سر تا پاى آنها را فرا گرفته و دیگر، خبرى از آن همه گردن کشى و ستیزه جوئى و طغیان و ظلم و استبداد و ایذاء و آزار مظلومان نیست، و زیر چشمى به آتش دوزخ مى نگرند! این، ترسیمى است از حالت کسى که شدیداً از چیزى مى ترسد و نمى خواهد آن را با تمام چشمش ببیند، و در عین حال نمى تواند از آن غافل بماند، ناچار پیوسته مراقب آن است اما با گوشه چشم! بعضى از مفسران گفته اند: «طَرْفِ خَفِىّ» در این جا، به معنى نگاه کردن آنها با چشم نیم باز است؛ چرا که از شدت وحشت، قدرت بر گشودن چشم ندارند، یا چنان وارفته و بى رمقند، که حتى حال گشودن چشم را به طور کامل ندارند! هنگامى که حال انسان قبل از ورود در آتش، چنین باشد، چه بر او خواهد گذشت هنگامى که وارد دوزخ شود، و در میان عذاب دردناکش قرار گیرد؟! (1)
پی نوشت:
(1). گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و ششم، ج 20، ص 500.
خداى متعال در بیان ویژگى هاى رستاخیز و پاداش و کیفر انسانها در آیات 71 و 72 سوره «مریم» به مطلبى که شاید شنیدنش براى غالب مردم شگفت انگیز باشد اشاره کرده مى فرماید: (همه شما بدون استثنا وارد جهنم مى شوید)؛ «وَ إِنْ مِنْکُمْ إِلاّ وارِدُها». (این امرى است حتمى و فرمانى است قطعى از پروردگارتان)؛ «کانَ عَلى رَبِّکَ حَتْماً مَقْضِیّاً». (سپس آنها که تقوا پیشه کردند را از آن نجات مى دهیم، و ظالمان و ستمگران را در حالى که از ضعف و ذلت به زانو در آمده اند در آن رها مى کنیم)؛ «ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظّالِمِینَ فِیها جِثِیّاً».
در آیه 12 سوره واقعه آمده: «فی جنات النعیم؛ مقربان در جناتی از نعیم هستند». «جنة نعیم» (واقعه/89) هم ما داریم. اگر «جنة نعیم» فرموده بود، یک بهشت بیشتر نبود. ولی وقتی که «جنات النعیم» می گوید (بهشتهایی از نعیم) از انواعی از بهشتها را مخصوصا برای اهل اخلاص بیان می کند که در آیات سوره رحمن هم خواندیم، بهشتهای روحی و معنوی ای که وجود دارد و درجاتی بالاتر از بهشتهای مادی است.
آنها اموری است غیر قابل توصیف، بر عکس بهشت مادی که قابل توصیف است. اول می فرماید: «فی جنات النعیم» یعنی بهشتهای قابل توصیف و بهشتهای غیرقابل توصیف، درباره آن بهشتهای غیر قابل توصیف همین قدر فرموده: «فلا تعلم نفس ما اخفی لهم من قرة اعین؛ کسی نمی تواند بفهمد که چه چیزهایی در آنجا پنهان است» (سجده/17).
بهشت، دارای نوشیدنیهای گوارا برای بهشتیان: ۱. «... فی جنت ونعیم• کلوا واشربوا هنیـا بما کنتم تعملون؛
ولی پرهیزگاران در میان باغهای بهشت و نعمتهای فراوان جای دارند• (به آنها گفته میشود: ) بخورید و بیاشامید گوارا؛ اینها در برابر اعمالی است که انجام میدادید!.»
در بهشت هم نکاح و مواقعه هست؛ ولی نه مثل دنیا که کثافتکاری باشد. لذّت بیشتر هست امّا لذّت روحانی. این جا غفلت است و آن جا تمام ذکر است. چه لذّتهایی که خداوند برای مؤمنین ذخیره فرموده است. بی خود نیست که در دعاها این طور رسیده که خداوندا! حور را به من تزویج فرما:
بعضی از زنها می گویند که برای مردها «و زوّجنی من الحور العین» است، برای زنها چیست؟
پاسخشان این است که تزویج به معنای اتصال و جفت شدن است. خدایا! مردان را به حور پاکی که یاد تو در وصال آن است، برسان. برای زنها هم همین است. تزویجی که آنها را به یاد خدا می اندازد.
1-كانَ إذا أوى إلى مَنزِلِهِ جَزَّءَ دُخولَهُ ثَلاثَةَ أجزاءٍ : جُزءا لِلّهِ و جُزءا لِأهلِهِ و جُزءا لِنَفسِهِ ؛1 پيامبر وقتى به خانه خويش مىرفت ، اوقاتش را سه قسمت مىكرد : بخشى براى خدا ، بخشى براى خانواده و بخشى براى خود .
2-إنَّ أرضاكُم عِندَاللّهِ أسبَغُكُم عَلى عِيالِهِ ؛2 خداوند از آن كس خشنودتر است كه خانواده خود را بيشتر در رفاه و نعمت قرار دهد .
لاحَسَبَ لِقُرَشيًّ و لاعَرَبِيٍّ إلاّبِتواضُعِ و لاكَرَمَ إلاّ بِتَّقوى ؛1 قريشى (از خاندان جد پیامبربودن) و عرب را افتخارى نيست مگر به فروتنى ، و هيچ كرامتى نيست مگر به تقوا . ألا و إنَّ أبغَضَ النّاسِ إلَى اللّهِ مَن يَقتَدي بِسُنَّةِ إمامٍ و لا يَقتَدِي بِأعمالِهِ ؛2 هشدار كه منفورترين مردم نزد خداوند كسى است كه سيره امامى را برگزيند ولى از كارهاى او پيروى نكند . اَللّهُمَّ... وَ اَجْرِ لِلنّاسِ عَلى يَدِىَ الْخَيْرَ وَ لا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ وَ هَبْ لىمَعالىَ الاَْخْلاقِ وَ اعْصِمْنى مِنَ الْفَخْرِ؛
اهل بیت علیهم السلام در سخنان امام سجاد علیه السلام
حقیقت همیشگی
امام سجاد علیه السلام همواره بر اساس آیات الهی، حقانیت خاندان پیغمبر را اثبات می کرد. پیرمردی در شام نزد امام زین العابدین علیه السلام رفت و به ایشان اهانت کرد. چون سخنش تمام شد، امام به او فرمود: آیا این آیه را خوانده ای که می فرماید: بر این رسالت، مزدی از شما، جز دوست داشتن خویشاوندان نمی خواهم. آن مرد گفت: آری. حضرت فرمود: ما همان ها هستیم. سپس فرمود: آیا این آیه را هم خوانده ای که می فرماید: حق خویشاوندان را اداکن. آن مرد گفت: آری. حضرت فرمود: منظور از خویشان، ما هستیم. سپس فرمود: آیا آیه تطهیر را هم خوانده ای؟ مرد شامی گفت: آری، امام فرمود: ما همان ها هستیم. در اینجا مرد شامی دست خود را به طرف آسمان برد و سه بار گفت: «خدایا! به درگاهت توبه می کنم. خدایا! از دشمنان خاندان محمد صلی الله علیه و آله به درگاه تو برائت می جویم. من قرآن را خوانده بودم، ولی تا امروز این حقایق را در نیافته بودم.
پرسید، امام سجاد علیه السلام فرمود: «آیا می دانی در پیشگاه چه کسی بودم؟ همانا از نماز بنده جز آن چه بنده شکرگزارزینت عابدان حضرت امام سجاد علیه السلام ، چنان در میدان مناجات با پروردگار می کوشید که وقتی دریای رحمتسخاوتمندی از ویژگی های بارز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و همه خاندان ایشان بود و هیچ کس بر در خانه سفارش جامعپیشوای عارفان امام زین العابدین علیه السلام افزون بر این که یاران خود را با کارهای خویش به انفاق به است: ابوحمزه ثمالی می گوید: امام سجاد علیه السلام فرمودند: «هر کس یک نیاز برادر مؤمن خود را امام سجاد علیه السلام فرمود: پس چرا جواب نمی دادی؟ خادم گفت: عصر زندگانی امام سجاد علیه السلام را این گونه می توان تشریح کرد: دوره نومیدی از پیروزی حرکت دشمنی داشتند و این مرد امام سجاد علیه السلام را بسیار آزار می داد و به خاندان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سخن زشت طواف، امام سجاد علیه السلام را دید که مشغول طواف است و هیچ توجهی به او نمی کند. شام نزد امام زین العابدین علیه السلام رفت و به ایشان اهانت کرد. می کند، امام سجاد علیه السلام در حدیثی فرمودند: «هر که ما را به خاطرخدا دوست بدارد، این محبت او سجاد علیه السلام می فرماید: «هر کس خود را نیازمند خدا بداند و به او متکی باشد، خداوند نیز مردم را به مورد اعتماد امام سجاد علیه السلام و یکی از یاران نزدیک آن حضرت شمرده است.
روزی امام صادق (ع) از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ذكری به میان آورد و او را تعریف كرد و فرمود:
به خدا قسم علی بن ابیطالب لقمه حرامی در دنیا نخورد تا از دنیا رفت. و هیچ وقت دو كار برای او پیش نیامد كه خدا از آنها راضی بود مگر آن كه سختترین آن دو را انتخاب نمود.
و هیچ گرفتاری برای رسول خدا (ص) پیش نیامد مگر آنكه برای رفع آن، علی بن ابیطالب را خواست زیرا كه به او اعتماد داشت .
و هیچ كس از این امت طاقت عمل رسول خدا (ص) نیاورد مگر علی بن ابیطالب (ع)، و آنگاه كه كاری انجام میداد خود را میان بهشت و جهنم میدید، ثواب خدا را امید داشت و از عقابش میترسید.
امام سجاد(ع) از محراب نيايش مكتبي سرشار ازآموزش و پرورش پديد آورد و با پست ترين خصلت ها و ارزنده ترين انديشه ها را با لطافت وعطر مناجات درهم آميخته و شيفتگان جمال حق را تا جايگاه شناخت حقايق اوج داده است.
نقش و رسالتهای امام سجاد علیه السلام
مقدمه
امام علي بن حسين بن علي بن ابيطالب عليه السلام مشهور به سجاد، چهارمين امام شيعيان بنا به قولي مشهور، در پنجم شعبان سال 38 هجري قمري متولد شدند. امام زين العابدين فرزند امام حسين (ع) و شهربانو، دختر يزگرد سوم پادشاه ايران، بود که در زمان فتح ايران توسط مسلمين به اسارت گرفته شدند و سپس بر اساس انتخاب خودشان به عقد حسين ابن علی (ع) در آمدند. امام زين العابدين عليه السلام زماني ديده به جهان گشود كه زمام امور در دست جد بزرگوارش امام علي بن ابيطالب عليه السلام بود. آن حضرت 3 سال از خلافت علوي و حكومت چند ماهه امام حسن عليه السلام را درك كرد. امام سجاد عليه السلام در عاشوراي سال 61 هجري قمري حضور داشت و در آن واقعه به صورتي معجزه آسا نجات يافت و پس از شهادت پدرش امام حسين عليه السلام مسئوليت زمامداري شيعيان از جانب خدا بر عهده او گذاشته شد.
امام فرمودند: ((قدر و عمل به منزله روح و جسم هستند.)) سپس فرمود: ((آگاه باشيد كه ظالم ترين مردم كسى است كه ظلم ظالم را عدل تلقى كند و عدل هدايت يافته را ظلم بداند.))
مقدمه:
در عصر امامت امام زين العابدين(ع) (61 ـ 95 ه') جامعه اسلامى در يك بحران فكرى و عقيدتى وحشت زا فرو رفته بود. بى ترديد از پيش عوامل مختلفى در اين بحران نقش داشتند كه در اين ميان چند عامل از همه مهمتر به نظر مى رسد:
1 ـ فاصله گرفتن جامعه از مكتب اهل بيت(ع) و محدوديتهاى سياسى براى امامان(عليهم السلام) از طريق منع نقل و نوشتن حديث, مگر احاديث خاصى كه خلفاى قبل اجازه داده بودند. 2 ـ توطئه دستگاه جبار اموى در جهت دامن زدن به اختلافات فكرى و مشغول كردن مردم به مسائل غير مهم و بهره بردارى سياسى از آن, كه در نتيجه فرصت تبيين و تحقيق در اين مسائل از دست مى رفت. 3 ـ گسترش دامنه فتوحات و مسلمان شدن سريع و بدون برنامه اقوام و ملل گوناگون با فرهنگهاى متفاوت. امام سجاد(ع) در راستاى هدف بزرگ الهى خود كه هدايت و رهبرى جامعه اسلامى مى باشد, در مقابل اين انحرافات سكوت اختيار نكرد و با توجه به شرايط و اوضاع حاكم بر جامعه به مبارزه عليه اين انحرافات پرداخت.
زهرى مى گويد: شنيدم از امام على بن الحسين عليه السلام كه مى فرمود: «آيات القرآن خزائن فكلّما فتحت خزانةٌ ينبغى لك ان تنظر ما فيها؛ آيات قرآن گنجينه اى نهفته است پس هر زمان كه درِ گنجينه گشوده شود، شايسته است كه به آنچه در آن است، نظر كنى.
سخنان امام سجّادعليه السلام درباره قرآن چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنيدن به رخت نظاره كردن سخن خدا شنيدن
قرآن نمونه كامل آميختگى اعجاز تكوين و تشريع است. كتابى است كه بشريّت توان آوردن همانندى براى آن نداشته و دستورات و جامعيّت آن، هر انديشمند حكيم را به خضوع و ستايش و امى دارد. هر قدر انسانها از صفاى روحى و طهارت معنوى بهره مند باشند، مى توانند جلوه هايى از جمال دلربايش را شهود كنند همانسان كه قرآن مى فرمايد:«لايمسُّهُ الاّ المطهّرون»
«ما اکلت بقرابتی من رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم شیئا قط؛ هرگز به دلیل خویشاوندی با رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم چیزی نخورده ام .»
مطلع
اختصاص دفتری از فرهنگ کوثر به هر کدام از پیشوایان پاک و آینه داران جلال و جمال الهی، مصوبه ای بود که همزمان با طلوع نشریه در افق مطبوعات کشور، در جمع مسؤولان این کاروان فرهنگی مطرح گردید . تاکنون ویژه نامه هایی مخصوص پیامبر گرامی اسلام، حضرت فاطمه علیها السلام، غدیر، امام علی، امام حسن، امام حسین، امام صادق و امام کاظم علیهم السلام با یاری اهل قلم حوزه مقدس قم انتشار یافته است . گرچه نسبت به ساحت قدس آن بزرگواران باید گفت: «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل » و «چه نسبت خاک را با عالم پاک » ولی دلخوشیم که با این ویژه نامه ها آینه خرد و شکسته خود را فراروی آفتاب انوار عترت علیهم السلام بگیریم . این شماره از «نشریه» به زندگی حضرت علی بن الحسین علیه السلام، امام حماسه و عرفان و آزادی اختصاص یافته است . ما اگر بتوانیم محورهای پژوهشی و راهکارهای معرفت این یادگار سیدالشهدا و عصاره عاشورا را در دیدرس شیفتگان آن بزرگوار قرار دهیم، خدای را شاکریم و شفاعت آن «زین المجتهدین » را امید می بریم.
امام صادق (ع) می فرموده اند :سلام بر تو اى اباالفضل العباس فرزند رشيد اميرالمؤ منين (ع) . سلام بر تو اى فرزند سيّد جانشينان عالم .
گر دهى عاشق خود را تو پناهى گاهى ببرى از دل غمگين وى آهى گاهى تو ابوالفضلى و كار تو بود فضل و كرم رحم كن بر دل من اى كه تو ماهى گاهى
سلام بر تو اى فرزند اول كسيكه اسلام اختيار كرد و در رتبه ايمان بر همه امت تقدم و برترى داشت و در دين خدا از همه كس پايدارتر و در حفظ اسلام از همه مراقبتش بيشتر بود.
گواهى ميدهم كه تو در راه خدا و رسول و برادرت حضرت امام حسين (ع) خيره خواه بودى و امت را نصيحت و پند دادى ، در وفادارى كوتاهى نكردى ، و بهترين و نيكوترين برادر بودى و با آقا امام حسين (ع) در تحمل مصائب و شدائد مساوات و مواسات نمودى .
عباس بن علی(علیهماالسلام) دارای ویژگی های معنوی خاصی مانند مقام تسلیم، تصدیق، وفا و نُصح در حد اعلی بود که در زیارت نامه آن حضرت ذکر شده و وجود چنین خصایصی باعث ممتاز گشتن وی از سایر شهداء شده است.
یکی از راه های پی بردن به مقام و عظمت قمر منیر بنی هاشم (علیه السلام) مراجعه به زیارتنامه آن حضرت است که از امام صادق (صلوات الله علیه) نقل شده: «أَشْهَدُ لَكَ بِالتَّسْلِيمِ وَ التَّصْدِيقِ وَ الْوَفَاءِ وَ النَّصِيحَةِ لِخَلَفِ النَّبِيِّ الْمُرْسَل .[1] شهادت می دهم براى حضرتت به تسليم و تصديق و وفا، و خيرخواهى، براى يادگار پيامبر مرسل»، در این بیان شریف به چهار مقام ویژه عباس بن علی (صلوات الله علیهما) اشاره می شود:
دانستنی هایی در مورد شخصیت حضرت ابوالفضل العباس (ع)
آبی که مرقد حضرت ابوالفضل(ع) را احاطه کرده است همان آبی که فرزندان پیامبر در ظهر عاشورا 14 قرن پیش در حسرتش جان دادند. این آب به طور معجزه آسایی، چشم های نابینا، و همچنین بیمار سرطانی را شفا داده است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ امیرالمومنین خطاب به فرزند گرامی خود عباس فرمود: جلوتر بیا، عباس پیش روی پدر ایستاد و امام با دست خود شمشیری را بر قامت بلند او حایل نمود. سپس نگاهی طولانی به قامت او نمود و اشک در چشمانش حلقه زد و فرمود: گویا می بینم که دشمن پسرم را احاطه کرده و او با این شمشیر به راست و چپ دشمن حمله کرده تا اینکه دو دستش قطع می گردد.
حضرت عباس (ع) 14 سال و 47 روز با پدر بزرگوارش امام علی (ع) زیست. در سن 9 سالگی و 14 ماه و 17 روز امامت برادر بزرگوارش امام حسن (ع) را پذیرفت.
24 سال از حیات پر فروغ حضرت عباس می گذشت که امام حسین (ع) به امامت رسید و تا پایان عمر خود (34 سال) ولایت پذیری عاشق بود.
هنگام ازدواج سن حضرت 20 سال بود که با لُبابه دختر عبدالله بن عباس (که پسر عموی پیامبر بود) ازدواج کرد.
ثمره این ازدواج: 2 فرزند به نامهای فضل الله و عبیدالله.
عباس ای صبر و قرار بی قراران امّید دل امیدواران دانی که گر از عطش بمیرم یک قطره ز دیگری نگیرم ساغر نزنم ز دست هرکس من دست تو می شناسم و بس روزی من از خزانه ی توست دل، سائل آستانه ی توست امشب ز تو بار عام خواهم دیدار تو و امام خواهم
نقل می کنند پس از این که امّ البنین از مصائب اهل بیت علیه السلام در کربلا آگاهی یافت، سخت گریه کرد. سپس خود را آرام نمود و از این که فرزندش فدای حسین فاطمه علیهاالسلام می شود خدا را شکر و سپاس گفت. حضرت علی علیه السلام به امّ البنین فرمود: «فرزندت عباس، نزد خداوند متعال منزلتی عظیم دارد و خداوند به جای دو دست او که در کربلا برای دفاع از دین قطع خواهد شد، دو بال به او عنایت خواهد کرد که با آن دو بال همراه فرشتگان در فضای بهشت پرواز نماید؛ همان گونه که به جعفر بن ابی طالب علیه السلام عنایت نموده است». امّ البنین با شنیدن این بشارت، آرامش یافت و خشنود شد. آری، امّ البنین چنان مخلص و مطیع ولایت بود که از فداشدن فرزندش در راه یاری دین خدا و امام حسین علیه السلام خشنود بود و خدا را سپاس می گفت.
عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت علی علیه السلام برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کلاب، در خانه علی علیه السلام قدم نهاد مادری مهربان برای فرزندان حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام شد و آنها را بر نقل شده است که خود از امیرالمؤمنین علیه السلام درخواست کرد تا او گریه امیرالمؤمنین علیه السلام در ولادت عباس علیه السلام پس از این که حضرت علی علیه السلام فرزند خود را عباس نام نهاد، دست های او را بوسید و اشک کنیه حضرت عباس علیه السلام مشهورترین کنیه آن حضرت، ابوالفضل است. حضرت عباس علیه السلام نیز حضرت علی علیه السلام به امّ البنین فرمود: «فرزندت عباس، نزد خداوند از فداشدن فرزندش در راه یاری دین خدا و امام حسین علیه السلام خشنود بود و خدا را سپاس است کسی که در پرتو آفتاب ولایت و در مکتب امامت امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت امام معصوم علیهم السلام نقل شده است که می فرمایند: «همانا عباس بن علی علیه السلام علم را چون غذا از در این هنگام علی علیه السلام از او خواست که از نبرد دست بردارد و او نیز با فروتنی تمام که این دلاور کسی نیست جز عباس بن علی علیه السلام . حضرت ابوالفضل علیه السلام است. عباس علیه السلام شیر بیشه کربلا بود و تا هنگامی که او پشت وپناه حسین علیه السلام و اهل حرم «مواسی» یکی از القاب دیگر حضرت ابوالفضل علیه السلام است. تنها به حسین علیه السلام دل بسته بود و همه هستی خویش را نثار او نمود.
مقام والای حضرت عباس علیه السلام در کلام بانوی دوعالم،حضرت فاطمه زهرای مرضیه سلام الله علیها روایت شده که وقتی روز قیامت بر پا می شود ، پیامبر صلوات الله علیه و علی آله به مولا علی علیه السلام می فرمایند که به زهرا بگو ، برای شفاعت و نجات امت چه داری ؟ مولا پیام حضرت رسول را به خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها می رسانند وایشان در پاسخ می فرمایند که : " یا امیر المؤمنین ! کفانا لاجل ِ هذا المقام ِ الیدان ِ المَقطوعتان ِ مـِـن ابنی العباس "
ای امیر المؤمنین ! دو دست بریده پسرم عباس برای ما در مورد شفاعت کافی ست .
به پیامبر صلی الله علیه و آله خبر دادند که امّ ایمن شب و روز گریه میکند، وی را به حضور آوردند، پیغمبر صلی الله علیه و آله پرسیدند: چرا گریه میکنی؟ گفت: خوابی دیدم که بسی دردناک است. فرمودند: خوابت را بگو. گفت: بر من سخت و ناگوار است که خواب را بر زبان آورم. فرمودند: خوابت آن گونه نیست که تو میپنداری؛ آن را بگو. گفت: خواب دیدم که پارهای از پیکرت جدا شد و در خانه من افتاد. پیامبر لبخند زده و فرمودند: آسوده باش، فاطمه پسری به نام حسین به دنیا میآورد که تو او را پرورش میدهی و نگهداریاش مینمایی و او پاره تن من است که در خانه تو خواهد بود. روز هفتمِ ولادت، أمّ ایمن حسین علیه السلام را به بغل گرفت و نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد. پیامبر با خوشحالی بسیار فرمودند:«مَرْحَبا بِالْحامِلٍ وَالْمحْمُولِ، هذا تَأْویلُ رُؤیاکِ»؛ آفرین بر تو و کودکی که در بغل داری، این است تعبیر خوابی که دیده بودی.
روزی حضرت زکریا(ع) از خداوند خواست که اسماء خمسه طیبه را به او تعلیم دهد، جبرئیل بر او نازل شد و اسامی را گفت. سپس حضرت زکریا از خداوند پرسید چرا نام حسین(ع) را که یاد می کنم اشکهایم جاری میشود و به هیجان میافتم؟ خداوند ماجرای حضرت اباعبدالله(ع) در واقعه عاشورا را برای او تعریف کرد و زکریا(ع) خطاب به پروردگارش گفت: خداوندا فرزندی به من عطا کن و سپس مرا به مصیبت او مبتلا کن چنانکه حبیب خود را مبتلا به فرزندش خواهی کرد.
خداوند خواسته حضرت زکریا(ع) را اجابت کرد و حضرت یحیی(ع) را به او هدیه داد. در روایات و منابع تاریخی شباهتهای بسیاری بین امام حسین(ع) و حضرت یحیی(ع) ذکر شده که در ادامه به بخشی از آنها اشاره میکنیم:
یکی از نتایج و تحقیقات روانشناسان و جامعه شناسان در بحث روابط فردی و اجتماعی بیانگر این است که «محیط» به عنوان یک عامل اساسی و بنیادین بر رفتار و رویکرد شخص تاثیر بسزایی دارد. در جامعه ای که همه افراد آن به ارزش ها و هنجار ها احترام بگذارند و عمل به آن را برای خود یک وظیفه بدانند، آن جامعه از هر خطر و آفتی در امان می ماند و پیشرفت همگانی را در برخواهد داشت. در دین و مذهب ما هم فرضیه « امر به معروف و نهی از منکر» اصلی ست برای پیشگری از انحراف جامعه و پیشرفت آن. اصلی که در حال حاضر در جامعه ما به فراموشی سپرده شده است. ارزشی که انبیاء و اولیاء الهی و همچنین معصومین ( علیهم السلام) به آن امر کردند و آن از وسیله هدایت گری خود قرار دادند. نمون بارز آن قیام سید الشهدا ( علیه السلام) بود که در فرمایشات خود حضرت به این اصل اشاره شده است که فرمودند من برای امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح امت جدم رسول خدا ( صلی الله علیه و آله وسلم) قیام کردم. باشد که ما هم راه امام همام خود را در پیش گیریم و به مانند آن حتی از جان خود و خانواده خود بگذریم تا این اصل در جامعه تحقق پیدا کند. انشاالله..
اما درباره شجاعت و دلیری امام حسین (ع) همین بس که نه تنها تا کنون نظیر آن از هیچ سردار جنگی و هیچ قائد و پیشوایی دیده نشده بلکه در آینده و الی الابد نیز دیده نخواهد شد.
او کسی بود که در میدان نبرد همچنان با پایداری و استقامت به مبارزه پرداخت و در نبردی عظیم با ظلم و کفر و تحمل رنج و ناراحتی بسیار دشمن را نابود ساخت و سرانجام خود نیز به شهادت رسید.برخی از راویان درباره او گفته اند: در بلندی مقام و شخصیت انسانی در هیچ دوره و زمانی مانند حسین بن علی (ع) دیده نشده است.وی با اینکه فرزندان و خاندان و یارانش به شهادت رسیده و از هر سو درمانده گشته بود، با این وصف خود با قلبی استوار و روحی قوی و شهامتی بی نظیر جنگ را ادامه می داد.به خدا قسم هرگز در گذشته و حال همانند او دیده نشده است.
امام حسین (ع) در سایه عنایت و تربیت رسول الله (ص)، فصیح ترین مرد عرب قرار گرفت.پدرش امیر المؤمنین (ع)، کسی که سخن او پس از پیامبر (ص) بالاتر از کلام مخلوق و پایین تر از کلام خالق بود.مادرش فاطمه زهرا (س) که خود از چشمه نطق و بیان پدرش رسول خدا (ص) سیراب گشته بود.بنابراین جای شگفتی نیست، که بگوییم هیچ کس در فصاحت و بلاغت به پایه آن حضرت نمی رسید.خطابه او در روز عاشورا که مصائب و مشکلات سراسر وجودش را احاطه کرده و غم و اندوه از هر سو وی را در تنگنا قرار می داد، با این وصف هرگز نلرزید و اضطراب و پریشانی به خود راه نداد، و این خود نشانگر آن است که بیان او فصیح تر و سخن او بلیغ تر از هر کس بوده است، و در اجتماع مردم کوفه با دلی قوی و قلبی ثابت و بیانی گویا به سخن پرداخت، چنان که گویی بیانش چون سیلی است خروشان که دشمن را از پا در می آورد.سخنی که در بلاغت و رسایی کلام تا آن زمان هرگز شنیده نشده و بعدا نیز شنیده نخواهد شد.تا آنجا که دشمن او با شنیدن سخنان کوبنده او مردم را از این امر بازداشت و گفت: وای بر شما .او فرزند همان پدر است.به خدا قسم، چنانچه یک بار دیگر بدین ترتیب برای شما سخن بگوید، هرگز قادر به آزار و یا محاصره او نخواهید بود.
امام حسین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص) مقامی والا داشت، به گونه ای که پیامبر او را محبوب و فرزند خود می خواند و می فرمود: «حسین از من است و من از حسینم.»[21] همچنین می فرمود: «خدایا، هر کس که حسین(ع) را دوست دارد، دوست بدار»[22] یا «هر کس به حسین(ع) مهر ورزد، مرا دوست داشته و هر که او را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است».[23]
رسول گرامی اسلام بارها فرمود: «خدا مرا امر کرده است که حسین و دوستانش را دوست بدارم.»[24] گاهی نیز محبتش را این گونه اظهار می فرمود: «خدایا! من حسن و حسین(ع) را دوست دارم. تو نیز آنها را دوست بدار و هر کس آنها را دشمن دارد، دشمن بدار».[25]
«ألْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدا شَبابِ أهْلِ الْجَنَّةِ؛ حسن و حسین، سید جوانان اهل بهشتند».
«حُسَینٌ مِنّی وَ أَنَا مِنْ حُسَینٍ؛ حسین از من است و من از حسینم».
«اَنَا سِلْمٌ لِمَنْ سالَمْتُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبْتُمْ؛ من با هر کس که با شما (حسن و حسین(ع)) در صلح باشد، در صلح و سازشم و با هر کس با شما در جنگ باشد، در جنگم».[1]
به وبلاگ من خوش آمدیداین وبلاگ در راستای انتشار فعالیتهای فرهنگی ،هنری ،قرآنی ، اعتقادی، دینی ومذهبی ، تربیتی کانون فرهنگی وهنری امام حسن مجتبی شهر سلامی ایجاد وراه اندازی شده است