
در زمان های کهن، که هنوز گاهشماری ماه های سی روزه پدید نیامده بود، ایرانیان حساب سال را با چله بندی هایی نگاه می داشتند. آنها دو چله ی تابستانه و دو چله ی زمستانه داشتند که چله ی بزرگ زمستانه، از آغاز دی ماه تا جشن سده بود و چله ی کوچک زمستانه، از دهم بهمن تا پایان این ماه رخ می داد. با پایان بهمن، دوره ی سرمای سالانه به پایان می رسید و دوره ی گرمای بهاری آغاز می شد. ایرانیان چند هزار سال است که شب چله، آغاز چله ی بزرگ را که درازترین و تاریک ترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می مانند، در کنار یکدیگر خود را سرگرم می کنند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیه آنان را تضعیف نکند و با به روشنی گراییدن آسمان (حصول اطمینان از بازگشت خورشید در پی یک شب طولانی و سیاه که تولد تازه آن عنوان شده است) به خوابگاه می روند و لختی می آسایند.این شب، شب زایش خورشید است و خورشید، چهل روز پس از آن، با نیروی فراوان خواهد تابید و سرما را از میان خواهد برد.