کد قالب کانون پیام های عاشورا

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 738
بازدید دیروز : 176
بازدید هفته : 738
بازدید ماه : 966
بازدید کل : 153622
تعداد مطالب : 2271
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 5 مرداد 1402

عکس تاسوعا برای پروفایل

1-2 - مبدأ و معاد
عقیده به مبدأ و معاد، مهم ترین عامل جهاد و فداکاری در راه خداست و بدون آن، هیچ رزمنده ای معتقدانه در صحنۀ دفاع قدم نمی گذارد و خود را که در جنگی به شهادت منتهی می شود، برنده نمی داند. بدون عقیده به حیات اخروی، با چه انگیزه ای می توان از جهاد و جانبازی استقبال کرد؟
از این رو، چنین اعتقادی در کلمات امام حسین علیه السلام و اشعار و رجزهای
او و یارانش، نقشی محوری دارد و به برجسته ترین شکل، خود را نشان می دهد. امام حسین علیه السلام روز عاشورا وقتی بی تابی خواهرش را می بیند، این فلسفۀ بلند را یاد آور می شود و می فرماید:
«خواهرم! خدا را در نظر داشته باش. بدان که همۀ زمینیان می میرند، آسمانیان هم نمی مانند. هر چیزی جز وجه خدا که آفریدگار هستی است. از بین رفتنی است، خداوند همگان را دوباره بر می انگیزد
...»(1)
در سخن دیگری که در شب عاشورا بااصحاب خویش فرمود، باز هم تأکید بر همین محورها را می بینم، از جمله این که:
«بدانید که شیرینی و تلخی دنیا، خواب است و «بیداری» در آخرت است. رستگار کسی است که به فلاح آخرت برسد و بدبخت کسی است که به شقاوت آخرت گرفتار آید
(2)

باور به معاد، رشته های علقۀ انسان را از دنیا می گسلد و راحت تر می تواند در مسیر عمل به تکلیف، از جان بگذرد. امام در اشعاری که پس از شنیدن خبر شهادت مسلم بن عقیل، از فرزدق در مسیر راه کوفه شنید، به این جلوۀ تابناک اشاره فرمود:
«اگر دنیا ارزشمند به حساب آید، سرای آخرت که خانۀ پاداش الهی است، برتر و نیکوتر است و اگر بدن ها برای مرگ پدید آمده اند،

 


1- (1) -... وَ اعْلَمی أنَّ اهْلَ الاَْرْضَ یَمُوتُونَ وَ انَّ اهْلَ السَّماءَ لا یَبْقُونَ وَ انَّ کُلَّ شَیْیءٍ هالِکٌ الاّ وَجْهُ اللّهِ الذیٖ خَلَقَ الاَرْضَ بِقُدْرَتِه وَ یَبْعَثُ الْخَلْقَ فیعودون...، (موسوعة کلمات الامام الحسین 7، 404-405.)
2- (2) - وَ اعْلَمُوا أنَّ الدُّنْیا حُلْوُها وَ مُرُّها حُلُمٌ وَ الاِنْتِباهُ فی الاخِرَةِ وَالْفائِزُ مَنْ فازَ فیٖها وَ الشَّقِیُّ مَنْ شَقِیَ فیٖها (همان، ص 398).
پس شهادتِ در راه خدا برتر است
»(1)
پیش از این اشعار هم، بر مسلم بن عقیل رحمت فرستاد، و به عنوان کسی که «به سوی روح و ریحان و بهشت رضوان الهی رفت و ما نیز در پی اوییم،» از او یاد کرد.
با این دید، شهادت خود و هر یک از همراهان و دودمانش را رسیدن به ابدیّتی می دانست که «آرمیدن در جوار رحمت الهی و دیدار با رسول خدا و دست یافتن به بهشتِ برین» را دارا بود. آن همه تأکید بر اجر الهی و رسیدن به فوز و رستگاری و نوشیدن از شراب های بهشتی و برخورداری از نعمت های جاودانی الهی، ایجاد انگیزه جهاد و شهادت می کرد، چرا که شهدای کربلا با این دید مرگ را آغاز حیات طیّبه در جوار رسول اللّه می دیدند، نه پایان یافتَنِ خط هستی و به نهایت رسیدنِ وجود!
وقتی علی اکبر علیه السلام به میدان رفت و جنگید و تشنه بازگشت، امام فراخواندن او به مقاومت و ادامه نبرد فرمود: بزودی جدّت رسول خدا را دیدار کرده، از دست او سیراب خواهی شد و شربتی گوارا خواهی نوشید که پس از آن تشنگی نیست
.(2)
آنگاه هم که سر جوانش را بر دامن نهاده بود و خون از چهره و دندان هایش پاک می کرد، فرزند را نوید داد که از رنج و اندوه دنیا رسته و به روح وریحان بهشتی رسیده ای
.(3)

 


1- (1) فَاِن تَکُنِ الدُّنیا تُعَدُّ نَفیسةفَدارُ ثَوابِ اللّهِ أعلی وَ انبَلُوَ ان تَکُنِ الابدانُ لِلمَوتِ انشِاَبفَقَتلُ امرِء بِالسّیفِ فِی اللّهِ افضَلُ
2- (2) لهوف، ص 54.
3- (3) موسوعة کلمات الامام الحسین ص 463.
سخنی شبیه به این را به فرزند امام مجتبی که پس از مدتی جنگ، نزد امام آمد و آب طلبید، فرمود:
پسرم! کمی دیگر درنگ و مقاومت کن تا جدت رسول خدا را دیدار کنی و از او شربت گوارایی که پس آن تشنگی نیست به تو بنوشاند
.(1)
این سخنان نیز یادآور این نکته است که شهادت در جبهه، دیدار رسول خدا و سیرابی از آبهای بهشتی را در پی دارد.
بر اساس همین باور، رزمندگان جبهه حسینی طرف مقابل را خارج از دین، تارک سنّت پیامبر، رسوای دنیا و آخرت و رو به آتش دوزخ می دانستند. امام حسین علیه السلام پس از شهادت سردارش عباس علیه السلام در ضمن اشعاری که نکوهش از رفتار شوم دشمنان در کشتن عترت رسول خدا بود، فرمود: «... فَسَوْفَ تَلاقَوْا حَرَّ نارٍ تَوَقَّدُ
»(2) و آنان را در آستانۀ دیدار با آتش پر شعلۀ دوزخ دانست.
در رجزهای یاران امام نیز، تکیه بر مبادی اعتقادی و پیوند زدن مبارزه با انگیزۀ اعتقادی و باورداشتِ قیامت و امید به پاداش خدا و رضای الهی است و رسیدن به بهشت برین موج می زند. به عنوان نمونه:

1- (1) - اصْبِرْ قَلیٖلاً حَتّی تَلْقی جَدَّکَ رَسُولَ اللّهِ... (معالی السبطین، ج 1 ص 455).
2- (2) - بحار الأنوار، ج 45، ص 41 (به زودی با شعله های برافروخته آتش ملاقات خواهند کرد).

وقتی عمرو بن خالد ازدی به میدان رفت، در رجز خویش گفت: ای جان! امروز به سوی خدای رحمان و روح و ریحان می روی و آنچه را که در لوح تقدیرت از پاداش های الهی نوشته شده، درمی یابی؛ پس بی تابی
مکن، که هر زنده ای مردنی است.(1)
پس از وی، پسرش خالد به میدان شتافت و باز به خود تلقین می کرد که: در راه رضای خدای رحمان، بر مرگ شکیبا باش، ای پدر! تو به سوی قصرهای نیکو و آراسته شتافتی
.(2)
سپس سعد بن حنظله با این رجز پای به میدان گذاشت: صبر و مقاومت بر شمشیرها و نیزه ها، صبر بر این زخم ها در راه رسیدن به بهشت و حوریان بهشتی. ای نفس! برای آسایش ابدی و خیر جاودانه، تلاش کن و راغب باش
.(3)
مسلم بن عوسجه به میدان رفت و ضمن معرفی خود گفت: هر کس بر ما ظلم و تعدی کند، از راه حق کنار رفته و به دین خدای صمد کافر شده است
.(4)
و عمرو بن مطاع جعفی به میدان شتافت و در رجز خویش، ضمن شیرین و گوارا دانستن جهاد و مرگ دررکاب حسین علیه السلام، آن را «فوز» و رهایی از آتش دوزخ دانست
.(5)
و بسیاری نمونه های دیگر که همه نشان دهنده پشتوانۀ عقیدتی و ایمانی به مبدأ و معاد در رزم آوری عاشوراییان است.
یادآوری مبادی اعتقادی اسلام در کربلا و از زبان امام حسین و یاران او، نوعی خلع سلاح دشمن و زیر سؤال بردن هجومشان بر ضدّ خاندان



1- (1) - مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 101.
2- (2) - همان.
3- (3) - همان.
4- (4) - همان، ص 102 (فَمَنْ بَغانا حایِدٌ عَنِ الرَّشَد وَ کافِرٌ بِدیٖنِ جَبّارٍ صَمَدٍ).
5- (5) - همان، ص 102.
عصمت بود، هجومی که با هیچ منطق و آیین و مرامی سازگاری نداشت و نشانۀ خروجشان از دین و فاصله گرفتن از شریعت حضرت رسول صلی الله علیه و آله بود. یاد کرد اصول اعتقادی از سوی امام حسین علیه السلام نیز به صورت دیگری دفع شبهه آفرینی های بعدی امویان را در برداشت. سید الشهدا علیه السلام در مدینه پس از آن که تصمیم گرفت خارج شده به مکه رود، کاغذ و قلمی طلبید و به برادرش محمد حنفیّه وصیّتنامه ای نگاشت. این وصیتنامه، علاوه بر آنکه مظلومیّت آن حضرت را در شرایطی که تبلیغات در دست امویان است نشان می دهد و امام را وا می دارد که برای رفع هر گونه تهمت وجعل ونسبت های ناروای بعدی، اصول اعتقادی خویش را به صورت مکتوب بنگارد، مروری بر مفاهیم اعتقادی اسلام نیز به حساب می آید. حضرت نوشت: «حسین شهادت می دهد که خدای یکتا و بی شریک است و محمد صلی الله علیه و آله بنده و فرستادۀ اوست که حق را از سوی حق آورده است و گواهی می دهد که بهشت و جهنّم حق است و قیامت حتماً خواهد آمد و شکّی در آن نیست و خداوند همۀ خفتگان در گور را بر خواهد انگیخت
...»(1) پس از بیان این اصول اعتقادی به ذکر فلسفه قیام خویش، یعنی اصلاحگری و امر به معروف و نهی از منکر، پرداخت، تا هیچ شائبه ای در حرکت دینی و مرامی او باقی نماند.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم